Loading spinner

تو کجایی

دوشنبه، ۳۰ دی ۱۳۹۸

واژگان برگردان فارسی این شعر، خواننده را گمراه می‌کند. شاعر، عزیزی را از دست داده، عزیزی که اکنون همچون رویایی (revo) دور به نظر می‌رسد. شاعر بدون او دیگر هیچ خواسته، تمنا و یا آرزویی (deziro) در این جهان مادی ندارد، او هدفِ (celo) زندگی‌اش را از دست داده، و حال، در اشتیاقِ (sopiro) رسیدن دوباره به او می‌سوزد. اما او می‌گوید که «بدبختی با من است تا مرگ»، و بدبختی او در نرسیدن به عزیز از دست‌رفته است، پس می‌توان چنین تعبیر کرد که او در اشتیاق رسیدن لحظهٔ مرگ خویش است.

نام شعر: تو کجایی... (kie vi estas...)
سراینده: Eska (از صفحات ۵۷ و ۵۸ مجموعه شعرِ Unuaj agordoj) - «اسکا»، لقب Stanislaw KAROLCZYK (زادهٔ ۱۸۹۰) بود و Unuaj agordoj (به معنی اولین تنظیمات)، مجموعه شعری بود که او و Stanislaw Zygmunt BRAUN در سال ۱۹۱۲ منتشر کردند.
برگردان فارسی از خودم

Kie vi estas, ho, revo mia?
Kun vi mi vivis en mond' alia,
For de dolor';

تو کجایی، ای رویای من؟
با تو در جهانی دیگر می‌زیستم،
به دور از رنج؛

En la momento de la malĝojo
Vi ĉiam estis sur mia vojo,
En mia kor'.

در هنگامهٔ اندوه
تو همیشه همراهم بودی،
در قلبم.

Dum somertagoj la belaj, sunaj,
Dum pluvaj, ploraj tagoj aŭtunaj
Aŭ dum sufer',

در روزهای زیبا و آفتابی تابستان،
در روزهای بارانی و گریان پاییز
و یا در رنج.

Se vanan vivon mi jam malbenis,
En tiu mondo nur vi min tenis,
Via esper'.

اگر زندگانی پوچ را نفرین کرده بودم،
در آن روزگار، تنها تو مرا نگاه داشتی،
امید تو.

Sed malaperis vi kvazaŭ vento,
Kaj post vi restis en kor' nur sento
De la sopir'.

اما تو همچون باد ناپدید شدی،
و پس از تو در قلبم برجای ماند
تنها احساس اشتیاق.

Nun persekutas min malbonsorto,
Kaj ĝi jam restos kun mi ĝis morto
En ĉiu spir'.

کنون بدبختی مرا در پی است،
و تا مرگ با من خواهد ماند
در همهٔ دم‌های زندگانیم.

Nenia celo, dezir' nenia
Troviĝas nune en vivo mia
Ĉar revoj for,

هیچ‌گونه آرمانی، هیچ‌گونه آرزویی
در زندگی امروزم پیدا نمی‌شود
چرا که رویاها دوراند.

Nune mi vivas vane, sencele,
Kaj de sopiro ege, kruele
Krevas la kor'.

اکنون بیهوده می‌زیم، بی‌هدف،
و از شدت اشتیاق، ظالمانه
قلبم از هم می‌پاشد.