Loading spinner

پیکانی در هوا

سه‌شنبه، ۱ بهمن ۱۳۹۸

شعر زیر را از این کتاب انتخاب کرده‌ام:

گزیده ای از معروفترین و زیباترین سروده های ادبیات اسپانیا
مترجم: فریده مهدوی دامغانی
نشر تیر. چاپ اول 1383. تیراژ: 1000 نسخه. 287 صفحه. 2100 تومان. شابک : 9-88-6581-964

Saeta que voladora ...

Saeta que voladora
Cruza, arrojada al azar,
Y que no se sabe dónde
Temblando se clavará;

Hoja que del árbol seca
Arrebata el vendaval,
Y que no hay quien diga el surco
Donde al polvo volverá;

Gigante ola que el viento
Riza y empuja en el mar,
Y rueda y pasa y se ignora
Qu é playa buscando va;

Luz que en cercos temblorosos
Brilla, próxima a expirar,
Y que no se sabe de ellos
Cuál el último será;

Eso soy yo, que al acaso
Cruzo el mundo, sin pensar
De dónde vengo, ni adónde
Mis pasos me llevarán.

Gustavo Adolfo Becquer ( spaña 1836 - 1870 )


پیکانی در هوا پرواز می‌کند

پیکانی پروازکنان،
در تاریکی به هدف اصابت می‌کند
بدون هیچ اندیشه‌ای ازین که نوک لرزانش
به کدامین نقطه اصابت خواهد کرد.

برگی خشکیده، با توفان پاییزی
از درختی کنده می‌شود،
بی‌آنکه کس بداند کدامین زمین خاکی
در هنگام فرودش، پذیرایش خواهد بود.

موجی عظیم که باد،
ضربه‌زنان از میان دریا به پیش می‌راند،
همچنین چرخ‌زنان پیش می‌رود، بی‌آنکه بداند
در جستجوی کدامین ساحل است.

چراغی که در هنگام خاموشی،
حلقه‌های لرزانی از نور به هر سو می‌پراکند،
بی‌آنکه بداند کدامیک از آن‌ها،
آخرین درخشش او خواهد بود.

تمام اینها منم،
که باید در سراسر عالم به آوارگی بگردم،
بی‌آنکه دریابم از کجا آمده‌ام،
یا گام‌هایم به کدامین نقطه، رهنمودم خواهد کرد . . .

گوستاو آدولف بکر (1870-1836)